پاسخ به شبهات تاریخ ایران باستان
پرسش و پاسخ شبهات تاریخ ایران باستان
پیش گفتار
عزیزان قرن 21 هر شخص در تخصص خود باید حرفه ای باشد، حرفه ای بگوید و بنویسد و کار کند، اگر در پستی و سمتی هستید، و از تاریخ سر در نمی آورید خواهشاً بی خیال گذشته باشید، زیرا واقعیت های گذشته آینده را می سازد، با تکرار دروغ های تاریخ آینده قاره کهن و جهان را به بازی نگیرید، در هر صورت واقعیت ها آشکار و پیروز می شوند، ولی با دروغها بازی خطرناکی می شود.
پرسش و پاسخ
پرسش: آیا پارتها همان مردم سرزمین یا کشور پرثوه ذکر شده در کتیبه بیستون داریوش بزرگ بودند؟
پاسخ: برای پر کردن جای خالی نامی که نمی دانند کجاست، به غلط بزرگ روی آورده اند، در صورتی که می بایست آن جا را فعلاً پرسشی می گذاشتند. این کار را نکردند چون می خواستند حتماً چیزی و دروغی بنویسند، تا تاریخ را برای خواسته خودشان پر کنند، و اجازه تحقیق به ایرانی ها مستقل ندهند. آن تاریخ نویس های خارجی بخاطر دمانس و اشتباه یا کینه توزی مطالبی نوشته اند که جنبه علمی و تحقیقی نداشته، و بسیاری دیگر آنها را بدون تعمق تکرار کرده اند. البته دو منظور عمده را هم باید در نظر داشت، تاریخ سازی استعماری و غارت تاریخی. در ترجمه ها و نوشته ها پرثوه را مترادف پارت ترجمه کرده اند، خواسته اند شباهت نسبی به پرت و پلا های هردوت بدهند. پرثوه نام سرزمینی است که هنوز نمی دانیم کجاست، و سواران پارت یا پرت نیرو های کشور پرثوه نیستند، بلکه پرت زنها هستند، که چون نیروی ژاندارم قرن 20 و قبل از آن بودند. در این باره تاریخ نویسها خارجی و نوچه های آنها پشت سر هم این غلط را تکرار کرده اند، و هیچ کدام اندکی بخود زحمت تحقیق و تحلیل ندادند که بگویند این کجا و آن کجا.
در تاریخ اشتباه و دروغ زیاد است، یکی از غلط های تاریخ نویسی گذشته که پیروی از غربی ها بوده است، اظهار این که ایرانی های باستانی زبانی متفاوت با زبان امروزی ایران داشتند. آن تاریخ دانها لغات و کلمات را به بازی می گرفتند، در صورتیکه هنوز در روستا های لرستان و غرب پیرانی هستند، که براحتی می توانند زبان هخامنشیان را بفمهند، فقط کافی است کتیبه را برای آنها خواند. به همین جهت است که بارها نوشته ام نگذارید زبان های تاریخی ایران از بین برود و نابود شود، می بایست در هر شهر و روستا زبانشان علمی نگهداری و آموزش داده شود، اگر روزی در جای دیگری از ایران کتیبه ای پیدا شود، دیگر کسی نیست که آنرا بفهمد، یعنی گنج مهم 4000 هزار زبان و لهجه ایرانی را نداریم مشروح در تاریخ زبان و نویسایی.
پرسش: آیا اروپائیان هم نژاد سیستانی ها هستند؟
پاسخ: البته تمام بشریت یک نژاد می باشند، مشروح در دروغ مهاجرت آریایی ها به ایران. سیستانی ها فامیل ایرلندی ها و اسپانیای ها و بسیاری از مردم اروپای غربی هستند، و به این حساب آلمانها خود را آریایی می دانند. در 5 هزار سال پیش جمعیت ایرانی ها در شهر های کناره رودخانه های آمو دریا و سیر دریا یا جیحون و سیحون افزایش یافته بود، مردمی که در تمدن بالای نو سنگی و در شهر نشینی تمدن مس قرار داشتند، مشروح در پست پائیز 88 وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران. بخشی از سرریز جمعیت آریایی ماورالنهر طی هزار سال به جنوب رفتند و شهر سوخته و جیرفت را برای اولین بار در تاریخ تمدن نو نویسایی دادند، بخشی بطرف اروپا و تا انتهای اروپا و اسپانیا و پرتقال و ایرلند رفتند، که در تاریخ اروپا به آنها سلتی می گویند، و در زمان خودشان متمدن ترین مردم اروپا بودند، و برای اولین بار تمدن مس را به اروپا بردند. همین برتری تمدنی بود، که آنها را به بومیان تمام نقاطی پیروز می کرد. در 2000 ق.م، در اروپای غربی سلتی های آریایی به بومیان اروپا معروف به قدح سازان پیروزی فرهنگی و اجتماعی بدست آوردند، و شهر نشینی تمدن مس را در کناره رود های اروپای غربی گسترش دادند. ولی شمال اروپای شرقی را به اسلاو ها و بالت ها دادند، و جنوب اروپای شرقی را به تراکی (ترک) سپردند که با تبرزینی ها کشاکش داشتند.
سلتی های آریایی تا 500 ق.م، تمامی اروپا را وارد تمدن جدید کرده بودند، و مهمترین تهدید برای فامیل های متمدن تر خود اتروسک بودند، و در نهایت با ترکیبی که فعلاً کامل روشن نیست روم را بنا نهادند. با این ترکیب بود که روم خیلی سریع توانست تمام اروپا را از خود کند. در همین دوران بخشی از آریایی ها از اسپانیا به مراکش و شمال آفریقا رفتند، مشروح در مختصر تاریخ جهان.
بخشی از آریایی ها که بین 2 تا 3 هزار ق.م، به جنوب آمدند، به اشتباه سگاها و سپس سیستانی معروف شدند، در هر صورت انشعاباتی داشتند که تیره های مختلف را در ایران و پاکستان شامل می شوند. بخشی از آریایی ها در مسیر خود به اروپا از سمت قفقاز به جنوب کشور خود ایران کنونی آمدند، که آنها نیز به اشتباه کاسپی گفته شدند. این مهاجرت خانواده ها از بخش شمالی کشور به تمام نقاط را به دروغ مهاجرت آریایی ها به ایران می گویند، در صورتیکه این یک مهاجرت کلی نبوده بلکه خانواده به نزد خویشان خود می آمدند، و یک جابجایی عادی است، که همیشه تاریخ بوده، و هم اکنون نیز مردم هستند، که شهر های دیگر کشور شان را برای زندگی انتخاب می کنند. ولی مهاجرت آریایی ها به اروپا و بردن تمدن به آن قاره یک مهاجرت واقعی است، که تاریخ نویس های استعماری این مهم را در نظر نمی گیرند، چون به نفع آنها نیست، مشروح در جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران.
توجه: اگر وبلاگ، به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. نظرات و آگهی های خود را در بخش نظرات وبلاگ فصلی انوش راوید مانند اینجا بنویسید، تا به مدت یک فصل هزاران نفر آنرا ببینند. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی بردار از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحال من است.
کلیک کنید: تاریخ جغرافیای ایران
کلیک کنید: پرسش و پاسخ شبهات دروغ حمله اسکندر مقدونی به ایران
کلیک کنید: پرسش و پاسخ شبهات دروغ حمله اعراب بیایانی به ایران
کلیک کنید: پرسش و پاسخ شبهات دروغ حمله چنگیز مغول به ایران
انوش راوید Anoush Raavid
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ: جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران، http://www.ravid.blogfa.com